رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 27 روز سن داره

رادین همه‌ی زندگی ما

اولین سفر به شمال

هفته‌ی گذشته شما برای اولین بار به شمال کشور سفر کردی. ما به همراه خانواده‌ی امید جون به شهر محمودآباد رفتیم. ساعت حدود هفت غروب بود که حرکت کردیم. به‌خاطر اینکه هوا خنک باشه و شما گرمت نشه این ساعت رو انتخاب کردیم. تصمیم خوبی بود ولی فقط یه نکته داشت، اونم اینکه هوا کم‌کم تاریک شد و نتونستیم زیاد از مناظر زیبای جاده استفاده کنیم. و شما هم یه بخشی از راه رو خوابیدی.  شام رو بین راه خوردیم و ساعت حدود یازده شب رسیدیم به ویلا و بعد از خالی کردن وسایل فلاسک چای رو برداشتیم و رفتیم کنار دریا. شما هم به همراه امید به جمع‌آوری صدف و سنگ‌های کنار دریا مشغول شدی. البته چون شب بود و شما هم قبلاً کنار ...
5 شهريور 1391

تعطیلات آخر هفته

سلام دو سه روز آخر هفته‌ی قبل که تعطیل بود رفتیم اراک خونه ی خاله اینا. البته مامان‌جان اینا و خاله‌اینا و دایی‌اینا هم اومده بودن. خلاصه خدا روشکر جمعمون جمع بود و حسابی بهمون خوش گذشت. هوای اونجا خیلی عالی و دلپذیر و کاملاً بهاری بود. شما هم کلی کیف کردی و با مهبد و امیرحسین حسابی بازی کردی ولی مشکلش این بود که دیگه نمی‌شد از توی حیاط بیاریمت خونه و همه‌اش یکی مجبور بود توی حیاط بمونه و مراقبت باشه. حتی وقتی هم که مهبد و امیرحسین می‌رفتند توی خونه شما رضایت نمی‌دادی و نمی‌اومدی. خوب آخه حق هم داری مامان جون چونکه توی خونه خودمون همه‌اش توی آپارتمان زندانی هستی و حالا که حیاط...
12 ارديبهشت 1391

عکس‌هایی از سفر به سنگاپور1

سلام به عشق مامان امروز می‌خوام درباره‌ی سنگاپور بنویسم و عکس‌هات رو بذارم. اصولاً کشور سنگاپور یه کشور کوچیک و فوق‌العاده شیک و لوکس و پیشرفته و مدرن و البته بسیار گرونه که توی همه چیز هم جزء "ترین " ها در دنیاست. مثل بلندترین برج‌های دنیا، بزرگ‌ترین چرخ‌و‌فلک دنیا ، بزرگ‌ترین باغ ارکیده دنیا ، سریع‌ترین آسانسور دنیا و ... حالا برای دیدن عکس‌ها به ادامه مطلب برو:   اینجا یه مکانیه به نام بام سنگاپور که از اونجا می‌تونی کل شهر رو ببینی ویه فضای باز خیلی بزرگ داره که اکثراً افراد برای بادبادک‌بازی به اونجا میان: ا ینجا هم باغ ارکیده هستش که...
5 ارديبهشت 1391

خاطرات سفر به مالزی4

پسر نازم سلام امروز سعی می‌کنم سفرنامه‌ی مالزی رو تموم کنم، اگه خدا قسمت کنه. این عکس‌ها مربوط به مجموعه‌ی lake garden در کوالالامپوره که شامل چهارتا باغ میشه که ما به علت کمبود وقت فقط از دوتاشون بازدید کردیم. اینا مر بوط به باغ پروانه هاست که جای فوق العاده زیبایی بود با مجموعه ای از پروانه‌های خیلی خوشگل: اینجا هم مشغول خوندن نقشه‌ی باغ پرندگان هستی: ...
3 ارديبهشت 1391

خاطرات سفر به مالزی3

کشور مالزی اصولاً خیلی جاهای دیدنی داره. اونقدر که ما در اون فرصت کوتاهی که داشتیم نتونستیم همه‌ی جاهاش رو ببینیم. اما من سعی می‌کنم از هر جایی که رفتیم برات بنویسم و عکس بذارم. حالا لطفاً بازم به ادامه مطلب برو اینجا معبد چینی‌ها در کوالالامپوره که تقریباً روی یه بلندی واقع شده و منظره فوق‌العاده زیبایی داره. البته روزی هم که ما رفتیم اونجا یه مقدار هم بارون اومده بود و یه مه هم ایجاد شده بود که قشنگ‌ترش کرده بود. اینجا هم به همراه امید کنار مجسمه‌هایی که هر کدوم یکی از خدایانشون به حساب میان ایستادی: این مجسمه اصلی بودا هست که خیلی هم بزرگه. اندازه‌اش رو می‌تونی با آدما مقای...
29 فروردين 1391

خاطرات سفر به مالزی 2

عسلکم سلام بازم میخوام یه سری دیگه از عکس‌های مسافرت به مالزی رو برات بذارم. پس برای دیدنشون به ادامه‌ی مطلب برو. اینجا شهربازی Genting Highland در کوالالامپوره که شما توی اونجا کلی بهت خوش گذشت. این هم یه دخترخانم چینی هست که شما باهاش دوست شدی: توضیحات برای دوستان: اون دو نفری که پشت‌سر رادین می‌بینین پدربزرگ و مادربزرگش هستن، که توی این سفر همراهمون بودند. و اگه کمک و همراهی اونا نبود من و بابایی رادین توی این شهربازی نمی‌تونستیم هیچ بازی رو سوار بشیم. ولی اونا رادین رو بردن قسمت بازی بچه‌ها وما هم رفتیم قسمت بازی بزرگترها. اینجا هم به همراه امید جون سوار ماشین شده بود...
27 فروردين 1391

خاطرات سفر به مالزی 1

قند و عسلم سلام ماه پیش به کشورهای مالزی و سنگاپور سفر کردیم. فوق‌العاده زیبا و دیدنی بود. خیلی خیلی خوش گذشت. سعی می‌کنم خاطرات اونجا رو با تصویر برات روایت کنم. روی عکس ها توضیحات رو میگم. روز اول حدود ظهر به هتل رسیدیم. وچون حدود 7 ، 8 ساعت پرواز داشتیم حسابی خسته بودیم .برای همین هم استراحت کردیم. عصرش به همراه تور و بقیه همسفرها به یک رستوران مالزیایی رفتیم که برنامه بسیار جالبی برای شب اول بود. چون توی اونجا رقص محلی مالایی و هندی و چینی به همراه موسیقی سنتی اونها برگزار شد. واقعاً برنامه خوبی بود. توی ادامه مطلب از روز دوم شروع می‌کنم و عکس‌هارو میذارم. اینجا معبد Batu Cave یا همون معبد هندیان در...
21 فروردين 1391

اولین روز سفر حج 2

سلام ماه من نمیدونم چرا قسمت نمیشه که خاطرات حج رو زودتر آپدیت کنم ولی سعی خودم رو می‌کنم. بالاخره بعداز سه ساعت پرواز به فرودگاه جده رسیدیم، از هواپیما مستقیماً بوسیله‌ی یک کریدور وارد ساختمان فرودگاه شدیم. توی یکی از صف‌ها برای پاسپورت چک ایستاده بودیم که یکی از مأمورین وقتی که دید ما بچه‌ی کوچیک همراهمون هست یک گیت دیگه رو هم باز کرد و از ما خواست که بریم اونجا تا کمتر توی صف معطل بشیم. اصلاً از بدرفتاری‌هایی که قبلاً بهمون گفته بودند هم خبری نبود. آقای جوونی که مسؤل چک کردن پاسپورت‌ها بود وقتی داشت مال تو رو چک می‌کرد لبخندی به لبش اومد و با مهربونی نگاهی بهت انداخت. و به این ترتیب اولین مرحله رو ...
28 بهمن 1390

خاطره اولین روز سفر حج 1

سلام به یکی‌یدونه‌ی خودم بهت قول داده بودم که از خاطرات سفر حجمون برات بنویسم. شکر خدا انگار حالا داره این فرصت دست می‌ده.پس سعی می‌کنم ازاین به بعد هر وقت که شد از این تجربه‌ی فوق‌العاده بنویسم. روز پنج‌شنبه نوزدهم خرداد امسال(1390) آغازین روز سفرمون بود. از یکی دو روز قبل ساک‌هامون رو بسته بودیم. قرار بود که ساعت هشت صبح فرودگاه باشیم.واسه همین هم حدود ساعت شش بیدار شدیم وآماده شدیم. بعد هم به‌وسیله‌ی آژ انس رفتیم فرودگاه. آخه روزهای قبل از همه‌ی فامیل خداحافظی کرده بودیم وازشون خواهش کردیم که به زحمت نیفتن و برای بدرقه نیان. اما وقتی به فرودگاه رسیدیم دیدیم که دایی ابراهیم با زن...
22 آذر 1390
1