چند نمونه از جملات شما با ترجمه
پسر ماهم امروز میخوام چند نمونه از حرفهات رو با معنی واقعیشون برات اینجا بذارم، تا بدونی که چقدر شیطون بلایی:
ـ مامانی تو برو غذا درست کن تا من ظرفارو بشورم. ( ترجمه: مامان لطفاً منو بذار بالای ظرفشویی شیر آبم باز کن تامن حسابی آببازی کنم کاری هم باهام نداشته باش.)
ـ مامانی تو برو کتاب بخون تا من امیلامو (منظورت همون ایمیله) چک کنم. (ترجمه: مامان لطفاً مزاحم نشو تا من یه کم کنجکاویم رو روی کامپیوتر تخلیه کنم.)
ـ مامانی تو برو tv تماشاکن تا من یه زنگ به بابایی بزنم. ( ترجمه: مامان لطفاً برو دنبال نخود سیاه تا من یه حالی به این گوشی تلفن بدم.)
.
.
.
اصولاً خواستههات رو هم به صورت پیشنهاد مطرح میکنی. البته پیشنهادی که حتماً باید عملی بشه:
ـ بابایی میخوای منو ببری ددر؟ ( ترجمه: بابا حتماً منو ببر ددر.)
ـ بابایی میخوای با من توپبازی کنی؟ ( ترجمه: بابا باید با من توپبازی کنی.)
ـ بابایی میخوای برام دنت بخری؟ ( ترجمه بابا همین الان برام دنت بخر.)
ـ مامانی میخوای منو ببری دستشویی؟ ( ترجمه: مامان جیش دارم.)
.
.
.
استاد دستبهسر کردن هم که شدی:
مثلاً من و شما توی حیاط هستیم و مشغول آب دادن به باغچه و تو میخوای شلنگ رو از من بگیری تا خودتو حسابی خیس کنی:
ـ مامانی تو برو ببین بابایی نیومده تا من گلها رو آب بدم.
وقتی هم بخوای یه خواستهای رو مطرح کنی که جواب منفی نشنوی اینطوری شروع میکنی:
ـ مامان خوشگلم!
ـ بابای مهربونم!
ـ مامان نازم!
ـ بابای عزیزم!
چون میدونی ما در مقابل این همه شیرینزبونی نمیتونیم مقاومت کنیم.
اینا فقط چند نمونه از حرفای قشنگ و بامزهات هستن که وقتی به زبون میاری دلم میخواد درسته بخورمت عشقک من!
آخ که با این کارهات خیلی خواستنیتر میشی. میدونستی؟ ( اگه الان میتونستی اینو بخونی جواب میدادی بله که میدونم! بعد دوباره خودت میپرسیدی: از کجا میدونم؟)
خدایا شکرت که رادین رو دارم!
یا به قول خودت: خدایا شکرت که منو به مامان دادی!