رادینرادین، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

رادین همه‌ی زندگی ما

یه مامان کلافه

1391/2/21 16:29
نویسنده : مامانی
370 بازدید
اشتراک گذاری

عشقم سلام

پسرم،عشقم، عسلم، هستی من، همه‌ی زندگیم، آخه تو که نفسم به نفست بنده! چرا اینقدر عذابم میدی؟

از وقتی که به غذا خوردن افتادی تا حالا دارم با بدغذایی و بی‌اشتهایی و بالا آوردن زورکیت برای فرار از غذا خوردن و همه‌ی این ادا و اصول‌ها کنار میام و همه‌اش سعی می‌کنم خودم رو کنترل کنم.

هیچ وقت دوست ندارم از دستت گله و شکایتی بکنم. برای اینکه با همه‌ی وجود عاشقتم. برای اینکه مادر بودن یعنی اینکه برای بالیدن جگرگوشه ات همه‌ی توانت رو بکار بگیری. ولی خوب منم آدمم مادر جون. بالاخره یه وقتایی کم میارم.

اینقدر هم برای این مشکل بی‌اشتهایی و غذا نخوردنت به دکترهای مختلف مراجعه کردم و نتیجه نگرفتم که دیگه حوصله‌ی مراجعه ی مجدد رو هم ندارم.

هر ترفندی رو هم برای به اشتها آوردنت انجام دادم. ازاستفاده از انواع داروهای اشتهاآور به توصیه‌ی پزشکان بگیر تا امتحان مزه‌های مختلف تا تزیین به اشکال مختلف تا مشارکت دادن خودت توی تهیه‌ی غذا تا سرگرم کردنت موقع غذاخوردن تا.........

ولی هیچ کدوم فایده ای نداره که نداره که نداره. واقعاً دیگه مستأصل شدمسوالنگرانناراحت. هیچ وقت از دیدن هیچ خوراکی هیجان‌زده نی‌شی. هیچ‌وقت مثل بچه‌های دیگه هوس هیچی رو نمی‌کنی.

آخرین باری که بردمت دکتر( تقریباً 20 روز پیش) نه قدت روی منحنی بود و نه وزنت. ناراحتنگران

وقتی می‌بینم که دور و اطرافمون بچه‌های حتی کوچیکتر از تو با چه اشتهایی غذا می‌خورن و از لحاظ جثه دارن ازت جلو میزنن، نه اینکه بهشون حسودیم بشه نه به خدا. ان‌شاالله همیشه همه‌ی بچه‌ها سالم و سلامت و خوش اشتها باشن. چون من میدونم که غذا نخوردن بچه‌ها چه عذابی برای پدر مادراشون داره. ولی برای تو اعصابم خورد میشه. آخه من دارم همه‌ی تلاشم رو می‌کنم تا حد توانم چیزی برات کم نمیذارم، ولی میدونی آدم وقتی هیچ نتیجه‌ای از تلاشش نمی‌گیره خستگی توی تنش می‌مونه.

الآنم بعد از یه تراژدی به واسطه‌ی غذا نخوردن جنابعالی اومدم توی اتاق و تا می تونستم گریه کردم و شما هم از گریه‌ی من گریه کردی و بعد هم خودت خوابت برد. و من جیگرم داره کباب میشه که چرا بهت کم‌محلی کردم. مثلاً باهات قهر کردم.

اینا رو نوشتم تا روزیکه میخونیشون بدونی که من همیشه همه چیز رو فقط برای تو می‌خواستم. تا بدونی که همیشه هر کاری کردم فقط برای راحتی تو بوده. که اگه تو ناراحت باشی میخوام دنیا نباشه.

فقط از خدا میخوام کمکم کنه و یه توان مضاعف بهم بده. به تو هم یه کوچولو اشتها بده.

ازخدا میخوام هیچ بچه‌ای مریض نباشه. چون هیچ پدر و مادری طاقت ناراحتی بچه‌اشو نداره.

خدا جون خیلی ممنونتم بخاطر همه‌ی چیزای خوبی که بهم دادی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)