پسر شیرینزبون ما
جیگرم سلام
این روزها کلی شیرین زبون شدی و با حرفهای خوشگلت حسابی دلبری میکنی.حالا من چند نمونهاش رو برات اینجا میذارم:
مثلاً وقتی که شیطنت میکنی و خودت هم می دونی که کار اشتباهی کردی میای تو صورت من یا بابایی و میگی: " شلام بابا جونم، شلام مامان شمانه"
وقتی اینجوری زبون میریزی بابایی بهت میگه" ای شیطون بلا!" اونوقت خودت هم میگی:" من شیطون بلا هشتم."
یا وقتی عکس خودت رو روی دیوار میبینی میگی: " عشک من خوشگله، من نفتم آتولی پیش خاله مجان عشک ایختادم."ترجمه : عکس من خوشگله. من رفتم آتلیه پیش خاله مرجان عکس انداختم.
یا مثلاً همهی شعرهایی رو که تا حالا برات میخوندیم یا میذاشتیم گوش کنی الان همه رو خودت از حفظ میخونی. دیشب بابایی کلی از این شعر خوندنهات فیلم گرفت. آخه خیلی قشنگ میخونی. الان هم که توی بغل من نشستی و من هم که برات آهنگهای کودکانه گذاشتهام داری باهاشون همخونی میکنی. میخوام بخورمت.
موقع غذا خوردن هم حسابی به ما کمک میکنی و ظرفها رو ببر و بیار میکنی و میگی: من کمک میکنم، من کمک میکنم.
تمام تبلیغات تلویزیون رو هم که حفظیو برای ما بازگویی میکنی. تمام آرم بانکها رو هم ازتلویزیون یاد گرفتی و وقتی میریم بیرون همهی اونارو میشناسی و به ما معرفی میکنی.
وقتی هم کسی تلفن بزنه اصلاً به ما فرصت حرف زدن نمیدی و همهاش خودت حرف میزنی و گوشی رو میگیری دستت و توی خونه راه میافتی و ما هم که میاییم دنبالت میگی: مامان شمانه نیا! بابا دنبالم نیا!
خلاصه که همه چی میگی .خیلی هم با مزه میگی. خیلی هم خوردنی هستی.
الان هم همهاش داری برای من حرفای خوشگل میزنی یه مداد دستت گرفتی و میگی من نگاشی خوشگل بکشم. من حباشم (حواصم) جمه( جمعه).
دوستت دارم عشقم(یا به قول خودت عشگم).