اسم من آداست
عسلم سلام
مدتیه که اسم خودت رو یاد گرفتی ( البته به زبون خودت ), و وقتی که ازت میپرسیم اسمت چیه؟ جواب میدی : «آدا». یا هر عکسی از خودت رو که روی در و دیوار میبینی یا اگه خودت رو تو آینه ببینی فوراً میگی « آدا». البته فکر میکنی که همهی بچهها اسمشون همینه و هر بچهای رو که ببینی یا هر چیزی که مربوط به بچهها بشه بهش میگی « آدا ».
البته به نظرم این موضوع فقط مر بوط به تو نباشه چون امیرحسین جون هم پارسال که اندازهی الان تو بود به همهی بچهها واز جمله خود تو میگفت: «امیر».
عزیزم شما دیکشنری مربوط به خودت رو داری و یه سری لغات برای خودت اختراع میکنی و بهکار میبری، ولی اینقدر بامزه میشه که بقیه هم استفاده میکنن وبا بهکار بردن اون کلمات کلی هم یادت میکنن. مثلاً وقتی میخوای چیزی رو به کسی بدی اون وسیله رو میگیری به سمتش ومیگی:« بَچ » (یعنی: بفرمایید یا بگیرید. ) آخه من نمیدونم چه ربطی داره مادر !
یا اینکه وقتی به یه چیز داغ یا تیز یا خطرناک نزدیک میشی یه کم الکی خودت رو میکشی کنار و انگشتت رو تکون میدی و میگی:« هوته، هوته...» یا میگی :« اوفته، اوفته...» . اون موقع خیلی بامزه میشی مامان جون!
جدیداً خیلی شیرینکاریهای دیگه هم یاد گرفتی ، مثلاً میری اسپری یا ادکلن رو از روی دراور برمیداری درشون رو باز میکنی میگیری به سمت خودت ومیگی : « پیس, پیس ». خیلی خوردنی شدیا بلا !
یا اینکه وقتی با تلفن صحبت میکنی ( البته بیشتر طرف مقابل صحبت می کنه وشما بیشتر شنونده هستی و فقط در جواب حرفاشون میگی اوهوم یا نه )، گوشی رو میگیری دم گوشت و مثل ادم بزرگا هی از این ور خونه میری به اون ور و برمیگردی.
راستی یادم رفت بگم که شما کلاً با همه چیز مخالفی ودر جواب اکثر سؤالها میگی: « نه! » هر چند که منظورت آره باشه.
خلاصه اش که خیلی باحالی گلم .