عروسی خاله
سلام
درست یه ماه پیش چنین روزی عروسی خاله مهسا بود. البته ظاهراً شما خیلی از این قضیه خوشحال نبودی. شاید چون خاله رو خیلی دوست داری و فکر میکردی دیگه داری از دستش میدی. به خاطر همین هم اون روزا اصلاً حال و حوصله نداشتی و همهاش بهانه میگرفتی و خلاصه حال ما رو هم جا آوردی.
ولی در کل عروسی خیلی خوب برگذار شد و کلّی هم خوش گذشت.
در ضمن شما هم خیلی خوشتیپ شده بودی، حیفش که زیاد اعصاب نداشتی. قرار بود سه نفری با بابایی بریم آتلیه و عکس بگیریم، آخه اون تاریخ به سالگرد ازدواج من و بابایی هم خیلی نزدیک بود. اما عدم همکاری جنابعالی باعث شد که از این موضوع صرفنظر کنیم.
ولی اشکال نداره مامان جون ما خودمون یه چندتایی عکس ازت گرفتیم که دو سهتاشون رو واست اینجا میذارم.
این هم یه عکس به همراه مهبد که توی عروسی گرفته شده.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی